یه ضبط دوکاسته آیوا... یه تیکه آسمون وسط اون همه ساختمون... بعد از یه بحثه فلسفی بی سروته با یه سری آدم که میدونی همیشه دوستت میمونن ... و یه حس و شعفی که مطمئنی با اونایی که باهاشون هستی مشترکه ... که حالا هم بعده این همه سال مثل چی باهاته ... حالا هر گورستونی که باشی