عالم پير دگر باره جوان خواهد شد
باز هم يك سال گذشت. يك سال پر از حادثه، پر از خاطره ... با همه سختي و شاديهاش ... با همه دل كندناش از خيلي چيزاها... با همه تجربه هاش (كه سخترين تجربم هم در همين سال بوده) اما من مي خوام از اين ساعاتي كه داره با سرعت ميره بگم ... از ساعاتي كه از چند روز قبل از سال تحويل شروع مي شه و تا لحظه سال تحويل امتداد داره ... اين ساعات مثل راهيه كه به مقصدي به نام سال نو منتهي مي شه ... و چه خوب ميگن كه لذتي كه در پيمودن راه هست در خود مقصد نيست ... چه لذتي داره منتظر بودن براي عيد ... و اي كاش مي شد لحظه سال تحويل تا مدتي طولاني تر كش داده بشه تا لذتي كودكانه كه سالهاست به همين لحظه محدود شده را بيشتر تجربه كنم ... از اوني كه همه لحظه ها رو رقم مي زنه مي خوام كه حال همه را به بهترين حال تبديل كنه .... ان شاء الله
|