خروشد باد و بارد همچنان برف
ز سقفِ كلبه بي روزنِ شب
شبِ طوفاني سردِ زمستان
زمستانِ سياهِ مرگ مركب
اينا رو از باب پست قبلي "اي دل غافل" نگفتم
يه روزهايي هست كه نگاه مي كني ميبيني سرنوشت يك جوري راه خودشو مي ره كه انگار نه انگار اين سرنوشت توست مثل همين چند خط..... خوب چه مي شه كرد.....