تو این المپيک هيچی اندازه طلای ساعی و باخت دبير به من نچسبيد اما المپيکم تموم شد... حالا چکار کنم!
علافی! هم در عین اينکه بايد يه عالمه کار بکنی عالمی داره ها!
"ای دل غافل"
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختيم درين آرزوی خام و نشد
حالا اين چه ربطی داشت، تا اونجايی که به من مربوط می شه! بی ربطم نبود اما
حافظ غم دل با که گويم که درین دور
جز جام نشايد که بود محرم رازم...
به هر رو
چه جای شکر و شکايت ز نقش نيک و بد است
چو بر صحيفه هستی رقم نخواهد ماند.
بگذريم....
"ای دل غافل"
|