امشب هم طبق معمول نواي سحر انگيز كريس د برگ را ميشنوم:
I am left in the night, trembling with fear
I have seen to the future
and the future is here
Our leader will bring victory but our land is in flames
And as the final sounds of battle disappear, I had to say
What about me, and you, and the ones that we love
What about me, and you, and the ones that we love Well what about us?
اين شايد كوتاهترين ترانه د برگ باشد كه در عين كوتاهي بسيار تاثيرگذار است.
ترانه بانواي ملايم پيانو و تصويري از يك جامعه آغاز ميشود...جامعه اي كه براي رسيدن به آرمانها و آرزوهايش وبه اميد دستيابي به آنچه كه پيروزي ناميده ميشود نبرد كرده وليكن در جستجوي اين آينده روشن همه چيزش را نابود كرده است ...و حال كه به ايده آلش(پيروزي) رسيده وآن آينده موعود فرا رسيده است در سرزميني سوخته و ويران هر كس به سرنوشت خود( و نه به سرنوشت جامعه) مي انديشد
اينجاست كه فرياد دي برگ به همراه ضربات محكم جاز همچون بغض فروخورده اي ميتركد:
پس من چه ميشوم؟و تو؟ و آنهايي كه دوستشان داريم...
( آنالوگ )
|