اول:بچه ها نظرشون رو درباره نامه شعله سعدي نوشتن... من حوصله نوشتن دراينباره و اينكه اين نامه چه جوري بود و ميتونه چه آثاري داشته بشه رو ندارم!!فقط ميخوام بگم كه يه مدتيه بدجوري نااميد شدم! فكر ميكنم ديگه اين مملكت واقعا اصلاح ناپذيرشده... جون آنالوگ يه نقطه مثبت اين مملكت رو بگين دلمونو به همون جاش خوش كنيم!! ديگه هر اتفاقي تو اين مملكت بيفته فكر ميكنم باز هم يه فيلم ديگه است كه سناريوش از قبل نوشته شده . يه جورايي اعتمادمو به همه از دست داده ام.
اصلا ميدونين چيه؟؟ ديگه اينجا گل رز هم بكاري يه روزه تبديل ميشه به خرزهره!.. خلاصه مشكلامون كلاف سر در گمي شده كه بعيد بدونم حتي با تغيير حكومت و اين چيزا هم حل بشه !!
دوم: (هيچ ربطي به اولي نداره!)شنيدين ميگن:آدم (پسر!) عاقل هيچ وقت دنبال اتوبوس و دختر نميكنه چون هميشه يكي ديگش تو راهه!!
( اينم گفتم چون امروز احساسات مينيستي ام بدجوري تحريك شده !!) نظرتونو در باره اين جمله بگين...
سوم:اين اولين باره كه يه مطلب رو آن لاين مينويسم و پابليش ميكنم...اونم تو پنج شش دقيقه!!
(آنالوگ )
|