اندر احوالات کوئيز:
ما قرار بود امروز کوئيز داشته باشيم اونم "جبر خطی"، خلاصه
آقا ،هيچ وقت نبوده، ما(بنده و بر وبچ) گفتيم بشينيم بخونيم، حالا
اينم در نوع خودش جالبه!آخه اين ترم شخصا چندين و چند کوئيز
صفر دارم..حالا..نشستيم و خونديم!آخرش من که دچار بحران
هويت شدم.اصلا نفهميدم اين درس چی ميخواد الکی خودشو
صميمی گرفته.رفتيم سر کلاس و هيچی تازه فهميديم هيچکی نفهميده
اما جالبش اينجاست که خود استاده هم نفهميده بود چی به چيه!!
يارو کوئيزم نگرفت ما هم کيفور شديم و چيز.. همين!
نتيجه اخلاقی:
«کوئيز يا صفر ميشه يا برگزار نميشه»
راستی يه سوال:
اگه شما نياز به فکر کردن داشته باشين بعدشم حال و حوصلشو
نداشته باشين چه کار ميکنين!
"ای دل غافل"
|